روزهای آغازین سال 94 پسرم
و اما این هم آخرین پست امشب و ماجراهای شما تو ایام عید و بعدش عشق مامان وقتی برگشتیم روز نهم فروردین تونستیم بریم شهرکرد دیدن مامان پروانه اینا و تو این مدت دلمون هم تنگ شده بود براشون... این شما و کیان که از دیدن هم ذوق کرده بودین: این هم شما و کیان و رادمان کوچولو: خیلی رادمانو دوست داری ببین: بعد هم سیزده بدر رفتیم گاوداری دایی مرتضی و دیدن اسب و گاو و ... برات خیلی جالب و خاطره انگیز بود: شما و عمو هومن: شما و کیانا: بعد از سیزده تازه دیدوبازدیدای اصفهانمون شروع شد!! این شما و کیاشا که...